کارگردان فیلم سلام بمبئی از سختیهای فیلمسازی در ایران میگوید
تاریخ انتشار: ۲۸ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۰۴۳۳۳۳
قربان محمدپور میگوید همکاری با کشورهای دیگر برای تولید فیلم و سریال بهصورت تولید مشترک، به بازگشت سرمایه کمک میکند.
به گزارش گروه فرهنگ و هنر برنا؛ قربان محمدپور کارگردان و تهیهکننده سینما درباره پروژههای مختلفی که در دست دارد گفت: در حال حاضر ۴۰ درصد از سریال «سلام بمبئی» در هندوستان تصویربرداری شده و تنها بخش ایران باقی مانده است که به دلیل بروز برخی از مشکلات هنوز نتوانستهایم در ایران کاری از پیش ببریم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی با اشاره به اینکه به زودی اسامی رسمی بازیگران این سریال شبکه نمایش خانگی منتشر خواهد شد، توضیح داد: درباره پروژه سینمایی «عاشقی در هانوی» نیز که مدتها به دلیل شیوع ویروس کرونا، مرزهای ویتنام بسته و تولید آن متوقف شده بود، باید بگویم به تازگی و با باز شدن مرزهای این کشور به ما اعلام کردهاند در صورت اینکه تمایل به ادامه این پروژه را دارید، شرایط مناسب برای تولید فراهم شده است.
این کارگردان سینما درباره ادامه همکاریهای خود با کشورهای دیگر بیان کرد: در واقع همکاری با کشورهای دیگر برای تولید فیلم یا سریال، مسیر متفاوتی است که میتوان آن را ادامه داد و این نوع از همکاریها را میتوان تبدیل به پتانسیل کرد. در واقع مخاطبان سینمای ایران دیگر از لوکیشنهای تکراری تهران و شهرستانها خسته شدهاند به همین دلیل معتقدم سینمای ایران نیاز به تغییر لوکیشن برای جذب مخاطب دارد. همان طور که سینمای هند بسیاری از فیلمهای خود را در اروپا و یا آمریکا میسازند و ما نیز میتوانیم با استفاده از لوکیشن کشورهایی مانند هند، ویتنام و یا کره جنوبی در جذب مخاطب موفق باشیم.
«سلام بمبئی» در بیش از ۲۰ کشور اکران شد
وی ادامه داد: البته در کنار جذابیتهای بصری، از نظر اقتصادی نیز میتواند تاثیر مثبت داشته باشد. در واقع فیلمهایی از این دست میتواند از ۲ کشور سرمایه جذب کند، به این معنا که اگر سریال باشد که میتوان به پلتفرمهای ایرانی و کشور مورد نظر بفروشید و یا اگر سینمایی باشد اکران آن در ۲ کشور قطعی است. با توجه به اینکه سینمای ایران بازار بینالمللی ندارد، اگر یک فیلم بتواند تهیهکننده خارجی داشته باشد به خصوص اگر این تهیهکننده هندی باشد، فیلم میتواند به راحتی توسط تهیهکننده خارجی به بازارهای جهانی ارائه شود. به عنوان مثال «سلام بمبئی» در بیش از ۲۰ کشور اکران شد که خود بسیار قابل توجه است.
محمدپور گفت: از سال ۹۵ تا امروز، پروژههایی که کار کردهام همگی پروژههایی بوده که با همکاری کشورهایی مانند هندوستان تولید شده که از آن جمله میتوان به «سلام بمبئی»، «دختر شیطان» و حالا سریال «سلام بمبئی» را دارم. البته پروژه «عاشقی در هانوی» در ویتنام نیز از دیگر پروژههای مشارکتی بود که به دلیل کرونا و البته افزایش قیمت دلار ساخت آن با مشکلاتی برخورد کرده است، اما از چنین تجربهای بسیار راضی هستم و بی شک چنین روندی را ادامه میدهم.
سینمای ایران دیگر تمام شده است!
وی در پاسخ به اینکه همکاری با سینمای هند و یا ویتنام تا چه اندازه میتواند از نظر اقتصادی به صرفه باشد، بیان کرد: متاسفانه سینمای ایران دیگر تمام شده است و میتوان آن را یک سینمای ورشکسته دانست. ما فیلم میسازیم و بعد از پشت سر گذاشتن سختیهای بسیار تنها در ایران اکران میکنیم اما سینمای کشوری مانند هندوستان تنها به اکران در کشور خود فکر نمیکند و آن را در کشورهای مختلف نیز اکران میکنند که البته با موفقیت نیز همراه است. این در حالی است که سینمای ایران طی ۲ سال گذشته به دلیل سیاست گذاریهای غلطی که مدیران ما داشتهاند به نابودی کشیده شده، این در حالی است که استقبال مخاطب از این سینما نیز بسیار کم است.
این کارگردان سینما توضیح داد: تصور کنید هزینه تولید یک فیلم سینمایی در ایران ۱۵ میلیارد تومان است و این به آن معنا است که یک فیلم باید ۴۰ میلیارد تومان در گیشه فروش داشته باشد تا هزینه آن باز گردد. این در حالی است که از هر ۱۰ فیلم، ۹ فیلم هم نمیتواند هزینه پوستر و تبلیغات خود را به دست آورد و این به معنای این است که سینمای ایران کاملاً تمام شده است و اگر هم تولیدی در سینما وجود دارد بیشتر مربوط به فیلمهای ارگانی است که بازگشت سرمایه برای آنها مهم نیست. تعداد تولید در بخش خصوصی نیز بسیار کاهش پیدا کرده به همین دلیل معتقدم فاتحه سینمای ایران خوانده شده است.
وی با اشاره به اینکه تعداد تولیدات در سینمای ایران بسیار کاهش پیدا کرده و بخش اعظمی از این تولیدات کاملاً ارگانی بوده و دیگر بخش خصوصی وجود ندارد، بیان کرد: اگر با کشورهای دیگر در زمینه تولید همکاری داشته باشیم به راحتی میتوانیم از پس هزینههای تولید برآییم. به عنوان مثال اگر با ویتنام برای تولید همکاری کنیم، نه تنها بخشی از سرمایه اولیه فیلم از سوی این کشور تامین میشود، بلکه ۷۰ درصد از فروش گیشه نیز به ما میرسد و این خود بسیار قابل توجه است. نکته دیگر این است که هزینه تولید در ویتنام نسبت به هندوستان بسیار پایینتر است، به عنوان مثال دستمزد ستارههای بازیگری در ویتنام ۵۰ هزار دلار است، در حالی که یک هنرپیشه ایرانی برای حضور در یک فیلم سینمایی زیر ۵ میلیارد تومان دستمزد نمیگیرند.
محمدپور در پایان گفت: یکی از مهمترین مشکلاتی که در سینمای ایران وجود دارد، این است که ما مغز متفکر نداریم. «عاشقی هانوی» در واقع پروژه سفیر ویتنام است. در واقع سفیر ویتنام از من خواست تا یک فیلم در ویتنام بسازم تا خلیج هالونگ که یکی از عجایب هفت گانه طبیعت به شمار میرود را معرفی کند، سالانه حدود ۲۰۰ هزار ایرانی به تایلند که همسایه ویتنام است سفر میکنند اما چون آشنایی با این کشور ندارند به ویتنام سفر نمیکنند، به همین دلیل است که سفیر ویتنام از من خواست تا این فیلم سینمایی را جلوی دوربین ببرم.
منبع: بانی فیلم
انتهای پیام/
آیا این خبر مفید بود؟ 0 0نتیجه بر اساس 0 رای موافق و 0 رای مخالف
منبع: خبرگزاری برنا
کلیدواژه: کره جنوبی هند ویتنام سلام بمبئی قربان محمدپور
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۰۴۳۳۳۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
۱۴۰۳ در حوزه سیاست خارجی سال سختی خواهد بود
فرارو-حشمت الله فلاحت پیشه، رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس دهم و تحلیلگر سیاسی در گفتگو با فرارو به تشریح سیاست خارجی ایران در سال ۱۴۰۲ پرداخت و گفت: «با توجه به افزایش تنشها در منطقه، احتمال این که تا زمان برگزاری انتخابات آتی آمریکا، اتفاق دیپلماتیکی بین ایران و آمریکا شکل بگیرد، به شدت کاهش یافته. درواقع ایران و امریکا فرصت تنش زدایی را از دست داده اند.»
دیپلماسی کشور، «تابوپذیر» نیستحشمت الله فلاحت پیشه به فرارو گفت: «سال ۱۴۰۲ هم در حوزه سیاست خارجی کشور، گذشت و سالی دیگر (۱۴۰۳) را درپیش داریم. اما در این خصوص که چه شد و چه خواهد شد پاسخهای قابل ارائه شبیه به هم است. به این دلیل که سیاست خارجی ایران، نوعی سیاست خارجی تابو زده است و در نتیجه رهایی کشور از مشکلات سیاست خارجی، معمولا دشوار است. باید این را بدانیم که دیپلماسی «تابوپذیر» نیست، یعنی زمانی که یک دیپلمات حس کند که یک تصمیم، اتفاق یا یک توافق، میتواند منافع ملی کشورش را تامین کند، باید این امکان را داشته باشد که این کار را انجام دهد، اما وقتی سیاست خارجی تابو زده باشد، امکان گشایش در سیاست خارجی، تا حد زیادی از بین میرود. امسال هم به همین شکل بود، یعنی ما هر روز، اخبار زیادی از توسعه و پیشرفت کشورهای همسایه می شنیدیم اما در همین شرایط، ایران درگیر بحرانهایی بود که برای سیاست خارجی کشور وجود داشت. مهمترین بحرانی که ایران با آن درگیر بود، مرتبط با چالشهایی بود که با کشورهای غربی وجود دارد. همچنین بازیهای سیاسی روسیه و تحولات شکل گرفته در فلسطین بود.»
وی افزود: «یکی دیگر از اشتباهاتی که در سیاست خارجی ایران شکل گرفت این بود که مسئولان ایران در حوزه تحولات ۷ اکتبر، غافلگیر شدند، اما در روزهای نخست به گونهای موضع گیری کردیم که گویی ایران به عنوان یکی از مقصرهای ماجرا است. به حدی که در نبردهای دیپلماتیکی که برای حل مشکل شکل میگرفت ایران همیشه در حاشیه بود. زمانی که چین وزرای خارجی منطقه را به جلسه دعوت کرد، ایران را دعوت نکرد. اکنون نیز می بینیم که مجموعه تحولات ۷ اکتبر به گونهای پیش میرود که نتانیاهو طراحی کرده بود. من از همان روزهای نخست درگیری گفتم که هدف نتانیاهو از این جنگ این است که پای ایران و آمریکا را به جنگ باز کند و این همان هدفی است که طی ۲ دهه اخیر دنبال کرده است. درواقع هدف قرار دادن ایران در کانون تنش یکی از برنامههای نتانیاهو است، به همین دلیل نیز تمام تلاش خود را روی این موضوع متمرکز کرده که پای لبنان را نیز به جنگ باز کند.»
سالی سخت برای سیاست خارجی ایراناین تحلیلگر سیاسی گفت: «ما در سال ۱۴۰۲ نوعی از «غربت سیاست خارجی» را نیز تجربه کردیم؛ زمانی که وزیر امور خارجه ایران گفت که متاسفانه برجام تحت الشعاع جنگ اوکراین قرار گرفته و این موضوعی است که من بارها اشاره کرده بودم که نگذاریم منافع ملی ایران و به ویژه برجام فدای جنگ اوکراین شود. اما به این موضوع توجه نشد و اکنون میبینیم که آقای امیرعبداللهیان همین موضوع را مطرح کرده اند؛ بنابراین من معتقدم که اگر بخواهیم نمرهای را به سیاست خارجی کشور در سالی که گذشت اعطا کنیم، این نمره، نمرهای نیست که چندان بالا باشد، اما باز هم امیدوارم از اتفاقاتی که داشتیم برای سال ۱۴۰۳ درس گرفته باشیم که آن چه که منافع کشور را تامین میکند تنش زدایی است و نه تنش. دیدیم که کشورهای منطقه به محض این که در اوکراین و فلسطین جنگ شکل گرفت، بلافاصله در جهت پیشبرد منافع ملی خود حرکت کردند. همچنین ما شاهد انتخاباتی بودیم که از دل آن افراد افراطی بیرون آمدند که بلافاصله خط مشیهای تندی را شکل دادند. با تشکیل چنین مجلسی، امکان این که در آینده برخی از تنگناها و به ویژه تنگناهای مربوط به FATF و تنش زدایی حل شود، کارکردی نخواهد داشت.»
وی افزود: «در ایالات متحده نیز انتخابات را داریم. فراموش نکنیم که نگاه ترامپ به حوزه سیاست خارجی، به شکلی است که قدرت را هسته بازی قدرتمردان میداند و سعی خواهد کرد از طریق تبانی با روسیه و چین، ایران را محل تبانی قرار دارد و با توجه به تجربهای که از روسیه و چین داریم، چنین امکانی وجود دارد، بنابراین، معتقدم که امسال در حوزه سیاست خارجی سال پر مشکلی خواهد بود. مشکلاتی که اگر دولت آقای رئیسی کمی قویتر عمل میکرد، شاید اصلا رخ نمیداد. متاسفانه بسیاری از فرصتهای حوزه سیاست خارجی را به راحتی از دست دادیم. اکنون میبینیم که در شرایط یک دستی دولت و مجلس، منافع ملی کشور به خطر خواهد افتاد.»
دولت سیزدهم به راهبردهای تنش زدایی نیاز داردرئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس دهم گفت: «درآمدن از شرایط تنش نیازمند راهبردهای تنش زدایی است. اما متاسفانه راهبرد کلی دولت، تداوم تنش بود. متاسفانه دولت به شدت تحت تاثیر جریاناتی است که به جز تنش زایی، کاری برای سیاست خارجی کشور نداشتند و شاید بهتر است بگوییم تجربهای از تنش زدایی نداشتند. بسیاری از آنها سخنرانیهایی تند داشتند که حتی تنش را به کشور تحمیل میکرد و این افراد هم اکنون در جایگاه قانونگذاری هم قرار گرفته اند. به همین دلیل است که میگویم به یک راهبرد برای کنترل تنش نیاز داریم. برخی از افرادی که برای مذاکرات برجامی فرستاده میشدند، به شکلی رفتار میکردند که گویی، بیشتر هدفشان وقت گذارانی است تا احیای برجام. ما دیدیدم که هیئتهایی که رفتند و امدند در نهایت دستاوردی نداشتند و این روسیه بود که از مذاکرات برجام پیروز خارج شد.»
وی افزود: «معتقدم که با توجه به افزایش تنشها در منطقه، احتمال این که تا زمان برگزاری انتخابات آتی آمریکا، اتفاق دیپلماتیکی بین ایران و آمریکا شکل بگیرد، به شدت کاهش یافته. درواقع ایران و امریکا فرصت تنش زدایی را از دست داده اند. ابتدا بایدن بود که قدر این فرصت را ندانست، آن هم به رغم این که اعلام کرده بود که بازگشت به برجام را بین ۲۰ فرمان اجرایی ابتدایی خود امضا خواهد کرد، اما دیدیم که این کار را نکرد. اما وقتی بایدن راضی یا بهتر است بگوییم متوجه شد که شرایط چگونه است و راضی به تمدید توافقها شد، این طرف ایرانی بود که به پیگیری مذاکرات بی توجه شد؛ بنابراین باید بگوییم فرصت تنش زدایی بین ایران و آمریکا عملا از دست رفته و طرفین خود را برای یک تنش جدید با احتمال به قدرت رسیدن ترامپ آماده میکنند. برخی از افراد که از مخالفان برجام و FATF بودند، وقتی که قدرت در دولت را در دست گرفتند و با تنگناهای بانکی و اقتصاد خارجی کشور مواجه شدند، سعی کردند برخی از این تنگناها به ویژه مسئله FATF را حل کنند، اما باز هم زور آنها به این موضوع نرسید. متاسفانه مافیای تحریم و تنش در ایران به هم تنیده شده است. ما میدانیم افرادی که زمانی از محل تحریمها در منطقه به ثروتهای بادآورده رسیده بودند اکنون از مخالفان برجام هستند. حقیقت این است که حتی زور دولت هم به مافیای تحریم و تنش نمیرسد، ضمن این که این مافیا، دوستان جدیدی هم پیدا کرده است. مثلا مافیای فیلترینگ، نوع جدیدی از مافیا در کشور است؛ بنابراین سیاست خارجی کشور نیازمند مافیا زدایی است. یعنی باید مافیاهایی که تنش و تحریم را به منافع ملی کشور تحمیل کرده اند، باید از سیاست خارجی کشور زدوده شوند، در غیر این صورت امکان تامین منافع ملی کشور به طور کامل وجود نخواهد داشت.»